سپهرسپهر، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

تجربه مادر بودن

تجربه اول

1393/2/10 14:34
نویسنده : مریم
87 بازدید
اشتراک گذاری

شبا نمی ذاره بخوابم. مدام گریه می کنه, گریه هایی که صداش تا سر کوچه می ره.گریه هایی که دل و جیگر آدم کباب می شه. اعصابم بهم میریزه و منم باهاش شروع می کنم به گریه کردن.

روزا خوش اخلاق. بغلش می کنم و دلم نمیاد بذارمش زمین.حتی زمانی که همه ی کارام مونده.

صورتمو می ذارم رو لپش , بهم می خنده.

بهش شیر می دم و باهاش حرف می زنم , بهم اخم می کنه و با چشماش طوری بهم نگاه می کنه که یعنی چیزی نگو و بذارم شیرمو بخورم.

عاشق عوض شدنه, اگه بدترین گریه ها رو بکنه وقتی شلوارشو در بیارم که عوضش کنم بلافاصله ساکت میشه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)